متصل است او، معتدل است او، شمع دل است او، پیش کشیدش

اشتباهات من یا چرا به خدمت سربازی رفتم

همه ما در زندگی اشتباه میکنیم. گاهی میدانیم که کاری که انجام میدهیم اشتباه است اما تن به اشتباه میدهیم. من در انتخاب رشته اشتباه کردم. رشته‌ای که دوست نداشتم را به اصرار مشاور آموزش و پرورش و ناظم و مدیر مدرسه انتخاب کردم. آن رشته را ادامه دادم و وارد دانشگاه شدم و فوق دیپلم گرفتم. ادامه دادن آن رشته در دانشگاه دومین اشتباه من بود. نمی‌دانم شما داستان «قورباغه آپز» را شنیدید. یادش بخیر! استادی داشتیم که روزی این داستان جالب را برایمان تعریف کرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

چرا خورشید وبلاگستان رو به افول است؟

‍۱۶ شهریور روز وبلاگستان فارسی است. وبلاگستانی که روزی چون خورشید فروزان بر تارک وب فارسی می‌درخشید و امروز آفتات بی‌رمقی است در آستانه خاموش شدن. بعضی معتقداند این بلا را شبکه‌های اجتماعی و پیام‌رسان‌ها بر سر وبلاگ‌ها آوردند ولی به نظر من خود این خود وبلاگ‌نویس‌ها هستند که نفس وبلاگستان را چنین بُریدند. وبلاگ‌های فارسی در حال حاضر با ۳ مشکل اساسی رو به رو هستند.

محتوای دسته اول

بزرگترین مشکل وبلاگ‌های فارسی نداشتن محتوای دسته اول است. اگر معدود وبلاگ‌هایی را که در آن تولید محتوا می‌شود را کنار بگذاریم تعداد زیادی وبلاگ داریم که تبدیل به محل بازنشر مطالب دست چندمی وبسایت‌های پربازدید شده‌اند. حال آنکه وقتی این وبسایت‌ها در دسترس هستند چه حاجتی است برای خواندن مطالب آن‌ها به وبلاگ‌ها مراجعه کرد.

محتوای تحلیلی

متاسفانه در جایی که انتظار داریم وبلاگ‌نویسان حوادث را از نقطه نظر خودشان تحلیل کنند و احساس‌شان را درباره آن بیان کنن تنها به کپی متن خبر و تحلیل فلان کارشناس در فلان خبرگذاری اکتفا می‌کنند و یا اینکه کلا سکوت می‌کنند. مثلا جنگ بین اسرائیل و نوار غزه که در سال ۲۰۱۴ اتفاق افتاد حادثه دردناکی بود که قلب‌های بسیاری را در سراسر جهان به درد آورد اما وقتی واژه جنگ غزه ۲۰۱۴ را جستجو می‌کنیم در ۱۵ صفحه از نتایج جستجوی گوگل تنها یک وبلاگ وجود دارد که آن‌ هم پر از از لینک به خبرگذاری‌های مختلف.

تبادل لینک

تبادل لینک سنت باستانی وبلاگ‌نویسان بوده است که این روزها به دست فراموشی سپرده شده است. وبلاگ‌نویسان در گذشته با تبادل لینک وبلاگ‌هایشان را به یکدیگر گره می‌زدند و کهکشانی از وبلاگ‌ها درست می‌کردند تا مخاطبان کنجکاو در آن ماجراجویی کنند. اما امروزه با فراموش کردن سنت تبادل لینک وبلاگ‌نویسان هر کدام به رابینسوکروزویی می‌مانند که در جزیره‌ای متروکه گرفتار شده‌اند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

یاد باد آن روزگاران

بازی‌های رایانه‌ای

بعد از ارتقای سیستم وسوسه شدم بعد از مدت‌ها یک بازی روی رایانه‌ام نصب کنم. برای خرید بازی به فروشگاه محل رفتم و وقتی قیمت‌ بالای بازی‌ها را دیدم دود از سرم بلند شد. آخرین تجربه خرید بازی من مربوط می‌شد به دورانی که اویل ۴ و جی‌تی‌ای سن اندریاس روی بورس بودند. وقتی بخاطر قیمت بالای بازی‌ها به فروشنده اعتراض کردم به من گفت بازار بازی‌های رایانه‌ای از بی‌صاحبی دراومده و بیناد ملی بازی‌های رایانه‌ای روی توزیع و فروش بازی‌ها به شدت نظرات میکنه. ما هم اگه از قیمت پشت جلد کمتر یا بیشتر بدیم باید جوابگو باشیم.

بگذریم بالاخره بازی FarCry3 را به مبلغ ۸۰۰۰ تومان خریدم. بعد از نصب به محض اینکه روی آیکون بازی دابل کلیک کردم به جای ورود به بازی با یک پیغام خطا مواجه شدم. دو فایل D3DX9_43.dll و xinput1_3.dll موجود نبودند. با جستجو در اینترنت این دو فایل را دریافت کردم و بالاخره بازی اجرا شد اما صدا نداشت. دلیل این امر هم نبودن برنامه DirectX بود. این برنامه را هم از اینترنت دانلود کردم و مشکل صدا حل شد. وارد محیط بازی که شدم با حجم زیادی سانسور مواجه شدم. از سانسور دیالوگ‌ها بگیرید تا خالکوبی روی دست کارکتر اصلی، به سایت شرکت پخش کننده رفتم تا بپرسم این چه بازی هست دست مردم دادید، دیدم یکی قبل از من همین سوال را پرسیده و جواب گرفته این سانسورها توسط بیناد ملی بازی‌های رایانه‌ای صورت گرفته و شرکت توزیع کننده هیچ نقشی نداره؛ البته به جای لفظ سانسور از اصلاحات استفاده کرده بود.

همچنان که به جلد بازی توی دستم نگاه می‌کردم و جمله «دارای مجوز رسمی از بیناد ملی بازی‌های رایانه‌ای» را می‌خواندم گفتم یاد اون زمان بخیر که بازی‌های رایانه‌ای بی‌صاحب بودند. بازی‌های روز را با کمترین قیمت و بدون سانسور می‌خریدم. با پیغام‌ فلان فایل گمشده مواجه نمی‌شدیم و تمام نرم‌افزارهای مورد نیاز برای اجرای بازی از جمله DirectX داخل دیسک بازی بود و همراه با بازی نصب می‌شد.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

سفر بخیر آقای ریس جمهور

چند روز بود که می‌خواستم یک کتاب در وبلاگم معرفی کنم. مردد بودن چه کتابی را برای اولین بار به شما پیشنهاد کنم که چشمم به کتاب «سفر به خیر آقای رئیس جمهور» افتاد. مجموعه ۱۱ داستان کوتاه از نویسنده سرشناس کلمبیایی، گابریل گارسیا مارکز، که بیشتر او را با دو اثر «صد سال تنهایی» و «عشق سال‌های وبا» می‌شناسیم.

در بین ۱۱ داستانی که در این کتاب آمده است، «فقط آمدم که تلفن کنم» ذهن من را بیشتر درگیر کرده است. این داستان راجع به زنی است که در راه برگشت به خانه اتوموبیل‌اش خراب می‌شود و زیر باران می‌ماند. زن تصمیم می‌گیرد خودش را به یک تلفن برساند و از آنجا به همسرش اطلاع بدهد. بخاطر همین از همه جا بی‌خبر سوار اتوبوسی می‌شود که تعدادی زن را به دیوانه‌خانه می‌برد. زن ناخواسته‌وارد دیوانه‌خانه می‌شود و دیگر نمی‌تواند از آنجا خارج شود.

به نظر می‌رسد گیر افتادن در دیوانه‌خانه سوژه هیجان‌انگیزی برای نویسندگان است. دو تن از نویسندگان وطنی، صادق هدایت و محمدعلی جمالزاده هم در «سه قطره خون» و «دارالمجانین» به این موضوع پرداخته‌اند.مجموعه «سفر به خیر آقای رئیس جمهور» به ترجمه فرزام حبیبی توسط انتشارات چلچله منتشر شده است. همچنین می‌توانید از طریق اپلیکیشن طاقچه هم این کتاب را تهیه کنید.

دریافت کتاب از طاقچه

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

پانزدهمین دوره جایزه ادبی صادق هدایت

آهوی تنها

برای شرکت در پانزدهمین دوره جشنواره داستان صادق هدایت فقط تا ۳۰ام مهرماه فرصت دارید که داستان‌های کوتاهتان را بفرستید. برای ارسال داستان می‌توانید از طریق ایمیل یا صندوق پستی دفتر هدایت اقدام کنید. برای ارسال از طریق ایمیل باید داستان را در قالب Pdf یا Word با قلم‌های متداول (مانند B Naznin با اندازه ۱۲ یا ۱۴) به نشانی jahangirhedayat@gmail.com ارسال کنید یا اینکه داستانتان را به صندوق پستی ۳۶۵-۱۹۵۸۵ بفرستید. داستان‌هایی که به طریق پستی ارسال می‌شوند لازم است بر یک روی صفحه به صورت تایپ شده در ۴ نسخه فرستاده شوند. قبل از ارسال داستان به موارد زیر هم توجه کنید.

  • هر نویسنده می‌تواند یک داستان کوتاه و بکر خود را ارسال کند.
  • داستان ارسالی نباید از هزار کلمه کمتر و از چهارهزار کلمه بیشتر باشد.
  • شرکت کنندگان باید توجه داشته باشند تا تعیین برندگان و انتخاب داستان‌ها برای چاپ در مجموعه آثار برگزیده از درج داستان ارسالی خود در کتاب‌ها، نشریات، سایت‌های اینترنتی و یا ارسال برای مسابقه داستان‌نویسی دیگر خوداری کنند.
  • نویسندگان داستان‌ها لازم است شماره تلفن، آدرس کامل پستی، شماره تلفن همراه و آدرس ایمیل خود را همراه با داستان ارسال کنند.
  • ارسال داستان برای این مسابقه به این معنا است که نویسنده در صورت انتخاب، رضایت خود را برای چاپ داستان ارسالی در مجموعه داستان‌های برگزیده اعلام داشته است.
  • دفتر هدایت مجاز به ویرایش داستان‌ها است و داستان‌های ارسالی مستردد نخواهد شد.
  • داستانک، داستان‌ بدون عنوان یا با نام مستعار نویسنده مطلقا پذیرفته نمی‌شود.
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

ایرادات امنیتی جدید و امنیت اندروید

سیستم عامل اندروید

دیروز خبری منتشر شد که ایرادات امنیتی جدید، ۹۰۰ میلیون دستگاه اندرویدی را آلوده می‌کند. اما متن خبر چه بود؟

چهار ایراد امنیتی جدید در سیستم‌عامل اندروید کشف شده است. این ایرادات در دستگاه‌هایی که مجهز به پردازنده‌های شرکت کوالکام هستند رویت شده‌اند و نام Quadrooter برای آنها انتخاب شده است. طبق گزارش یکی از محققان موسسه‌ی Check Point که این ایرادات را کشف کرده، حدود ۹۰۰ میلیون دستگاه اندرویدی در معرض خطر هستند.

در ادامه خبر آمده است:

مجرم سایبری برای حمله از طریق این ایرادات امنیتی، باید کاربر را تشویق به نصب یک بدافزار کند. این بدافزار برای نصب شدن نیاز به مجوز خاصی نخواهد داشت. پس از آن، او می‌تواند به دستگاه قربانی دسترسی روت پیدا کند و به طبع آن، به تمامی اطلاعات، سخت‌افزار و دوربین و میکروفون دستگاه نیز دسترسی داشته باشد.

معمولا با انتشار این اخبار یک عده که مخالف اندروید هستند می‌گویند امنیت در اندروید خیلی پایین است و اصلا نمی‌شود به این سیستم عامل اطمینان کرد. بعضی هم که کلا با مفهوم نرم‌افزار آزاد مشکل دارند می‌گویند چون اندروید آزاد و متن‌باز است این اتفاقات می‌افتد. اما واقعا اندروید ناامن است؟

اول در متن خبر به وضوح اشاره شده است که این ایرادات در گوشی‌هایی که مجهز به پردازنده کوالکام هستند دیده شده است. پس احتمال زیاد مشکل سخت‌افزاری است و ربطی به اندروید ندارد. در ادامه خبر اینطور آماده است که مجرم سایبری برای حمله از طریق این ایرادات امنیتی، باید کاربر را تشویق به نصب یک بدافزار کند. یعنی این ایراد به خودی خود مشکلی ایجاد نمی‌کند مگر اینکه خودتان با نصب بدافزار برای هکر فرش قرمز پهن کنید.

این اصل طلایی را همیشه به خاطر داشته باشید، تا زمانی که برنامه‌ها را از منابع مطمئن مثل گوگل پلی دانلود کنید هیچ مشکلی نخواهید داشت.

منبع خبر: زومیت

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

چالش بلاک کردن

چالش بلاک کردن

چند روزی است چالشی به نام بلاک کردن در دنیای مجازی راه افتاده است که اکثر هنرمندان هم از آن حمایت کرده‌اند. چالش به این شکل است که در هرجایی، زیر هر صفحه و پیجی اگر دیدیم کسی فحاشی کرده او را بلاک می‌کنیم.

بیاید با پیوستن به این چالش دنیای مجازی‌مان را کمی پاکیزه کنیم.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

خونسرد باش من ملکه هستم

خونسرد باش من ملکه هستم

این روزها در خیابان به هر طرف که نگاه کنی یک ملکه می‌بینی که تو را به آرامش دعوت می‌کند. تب ملکه بودن به قدری داغ است که حتی بعضی از آقایون هم می‌خواهند ملکه باشند.

از این ملکه‌های کذایی که بگذریم یک عده هم هستند که پشت مانتویشان را با یک خربار جفنگ مزین کرده‌اند. «من را در قلبت جا بده» و «هیچ وقت به خودت نگو نمی‌توانی، تو بهترین هستی» نمونه‌ای از این جملات‌اند.

البته من در جایگاهی نیستم که بخواهم بگویم این مانتوها خوب است یا بد، فقط می‌خواهم بگویم بهتر نیست به جای استفاده از عبارات نامنوس فرنگی از جملات آشنا و نوستالوژیک ایرانی استفاده کنید.

مثلا پشت مانتوها بنویسید «رفیق بی‌کلک مادر»، «بگو ماشاالله..»، «ببخشید پشتم به شماست»، «دنبالم نیا آواره میشی» یا اگر طرفدار جملات فلسفی هستید می‌توانید از جمله «زندگی بدون عشق مانند شلوار بدون کش است» استفاده کنید.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰